فرمت فایل : pdf
عنوان فایل : تجربه موفق تربیتی
عنوان تجربه موفق : چگونه توانستم وضعیت سلامت روان دانش آموز دارای اضطراب اجتماعی را با استفاده از روش های درمان شناختی (CBT) و رفتار درمانی بهبود بخشم؟
گزیده ای از مطالب فایل :
چکیده : بعد از آگاهی از مشکل یکی از دانشآموزان پایه هفتم که مبتلا به اضطراب
اجتماعی بود، با او مشاوره کردم و در این باره اقداماتی برای درمان مشکل او انجام دادم. ابتدا معلمان و کادر مدرسه را در جریان این موضوع قرار دادم و در حل مشکل از آنها درخواست همکاری و مساعدت نمودم.
سپس صحبتی با والدین او کردم و راهکارهایی در خصوص بالا بردن اعتماد به نفس و برطرف کردن حس بیکفایتی به آنها داده شد، از روشهای درمانی شناختی رفتاری (CBT) و رفتار درمانی: حساسیت زدایی منظم خیالی، حساسیت زدایی واقعی و هم چنین روش درجهبندی یا سطحبندی اضطراب و آموزش ریلکسیشن[1]
استفاده نمودم. در نهایت مشکل او تا حد زیادی درمان شد. البته کمک معلمان، کادر مدرسه و خانواده نیز بیتأثیر نبود و او هم اکنون میتواند با دوستان و معلمان خود ارتباط برقرار کند و بهتر از قبل در کلاس صحبت کند یا درس جواب بدهد. در امور تحصیلی نسبت به قبل پیشرفت داشته و احساس رضایتمندی از خود دارد و دیگر احساس بیکفایتی نمیکند.
مقدمه : برخی از کودکان و نوجوانان هنگام صحبت کردن در مقابل جمع، خواندن درس با صدای بلند، پرسیدن سؤال از معلم و یا انجام فعالیتهای گروهی دچار اضطراب شدید میشوند.
این قبیل کودکان از قضاوت های منفی دیگران دربارهی خودشان به شدت نگران و خجالت زده شده و به دلیل احساس بیکفایتی در برقراری رابطه با دیگران شکست میخوردند و در نتیجه از سایرین کنارهگیری میکنند به طوری که فعالیتهای طبیعی آنها مانند پیدا کردن دوست، بازی کردن و ... در مدرسه مختل میشود به حالت شدید این وضعیت، اضطراب اجتماعی میگویند.
ویژگی اصلی اضطراب اجتماعی ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا عملکردی است که در آن کودک یا نوجوان میترسد که شرمساری او پدیدار شود.
به عبارت دیگر این ترس، زمانی آشکار میشود که کودک یا نوجوان با موقعیتهایی که در آنها شخص یا اشخاص ناآشنا وجود دارند مواجه گردد. کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی اغلب دوستان کمی دارند، تمایلی به فعالیتهای اجتماعی گروهی با شرکت در جشنها ندارند، از نظر والدین و همسالانشان «کم رو و ساکت» و از نظر معلمان «تنها و بیکس» توصیف میشوند. این کودکان معمولاً تنها هستند یا با یک دوست مشخص همکاری میکنند. از حضور در جمع و در موقعیتهای خانوادگی خودداری میکنند.
شکایت از درد معده و بیماری مخصوصاً در کودکان خردسال شایعتر است. ترس از سرخ شدن چهره یا لرزش در هنگام صحبت کردن، سخنرانی با پاسخ دادن به معلم یا عرق کردن به خاطر این که دیگران ممکن است متوجه اضطراب آنها شوند در آنها شایعتر است. (محمدخانی و ابراهیم زاده، ۱۳۹۲).