دانلود فایل پاورپوینت کامل و جامع با موضوع وسواس احتکار با فرمت ppt ودر 17 اسلاید قابل ویرایش و اجرا در موبایل و کامپیوتر
فهرست مطالب:
اختلال وسواس احتكار
compulsive hoarding
ویژگی های تشخیصی
ویژگی های مرتبط که تشخیص را تایید می کنند
میزان شیوع
شکل گیری و روند
عوامل خطر و پیش آگهی
پیامدهای کارکردی اختلال ذخیره کردن
تشخیص افتراقی
همزمانی اختلالات
درمان وسواس احتکار
درمان های رفتار شناختی
بخشی از متن پاورپوینت:
اختلال وسواس احتكاروسواس احتکار، اصطلاحی است که برای توضیح رفتارهای افراطی انبار کردن در انسان به کار می رود. این اختلال رفتاری شامل جمع آوری یا ناتوانی در دور انداختن اشیاء است.
اتاق هایی که تا سقف از اثاثیه، لوازم خانه، جعبه، کیسه های کالا، البسه و مواد دور ریختنی پر شده اند. به سختی میتوان یک تکه از دیوار یا کف اتاق را دید.
اینجا به وضوح در خطر آتش سوزی است و معمولا این شرایط سلامت افرادی که در آن زندگی می کنند را نیز به شدت تهدید می کند.
Diagnostic criteria based on DSM- 5
ملاک های تشخیص:
A: اشکال دائم در دور انداختن یا دست کشیدن از اموال یا دل کندن از آنها علیرغم ارزش واقعی آنها
B: دشواری و مشکل مربوط به نیاز خیالی برای ذخیره سازی اجناس و ناراحتی همراه با دور ریختن آنها .
C:اشکال در دور ریختن اموال به انباشتن اموال می انجامد که به محدود ساختن زندگی فعال فرد می گردد و به طور اساسی موجب صرف نظر کردن از مصرف آنها می شود. چناچه منطقه زندگی در هم ریخته نباشد ،بخاطر مداخلات فرد سومی (برای نمونه اعضای خانواده ، نظافت چی و یا منابع قدرت است.
D: ذخیره کردن موجب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد می شود.
E: ذخیره کردن ناشی از بیماری جسمانی دیگر(مثل صدمه مغزی، نشانگان برادر-ویلی و......
F:ذخیره کردن با نشانه های اختلال روانی دیگر(مثل اختللال واسواس فکری-عملی، کاهش انرژی در اختلال افسردگی اساسی، و...........)بهتر توجیه نمی شود.
ویژگی های تشخیصیA. اصطلاح مداوم شرایط زندگی موقتی که ممکن است به درهم ریختگی بیش از حد منجر شود، مثل به ارث بردن اموال. مشکل دور انداختن اموال که در ملاک A ثبت شده ، به هر نوع دور انداختن اشاره دارد، از جمله دور اندازی، فروختن، بخشیدن یا بازیافت. دلایل اصلی که برای این مشکل ذکر می شود، فایده یا ارزش زیبا شناسی اجناس یا دلبستگی عاطفی عمیق به اموال است. در مورد سرنوشت اموال خود احساس مسئولیت می کنند.
اجناسی که عموما ذخیره می شوند عبارتند از روزنامه ها، مجله ها، لباس های کهنه، کیف ها، کتاب ها، نامه ها، لوازم دفتری، اما تقریبا جنسی می تواند ذخیره شود.
B. افراد مبتلا به اختلال ذخیره کردن عمدا اموال را ذخیره می کنند و وقتی با چشم انداز دور ریختن اموال روبرو می شوند، احساس ناراحتی می کنند.این ملاک تاکید می کند که ذخیره کردن اموال عمدی است،اختلال ذخیره کردن را از انواع دیگر آسیب روانی که با انباشتن منفعل اجناس یا فقدان ناراحتی هنگامی که اموال حذف می شند مشخص شده اند، متمایز می کند.
C. افراد تعداد زیادی اجناس را جمع می کنند که مکان های زندگی را پر و به ریخته می کند، تا حدی که امکان استفاده از آنها دیگر وجود ندارد. برای مثال ، ممکن است فرد نتواند در آشپزخانه آشپزی کند، در تخت خود بخوابد، یا روی صندلی بنشیند. در برخی موارد ، مکان ها ی زندگی به علت مداخله اشخاص ثالث(اعضای خانواده و نظافت چی ها، مقامات محلی) ممکن است به هم ریخته نباشند.البته اختلال ذخیره کردن با رفتار جمع آوری بهنجار، که منظم است ، تفاوت دارد.در برخی موارد مقدار واقعی اموال شبیه مقداری باشد که توسط فرد مبتلا به اختلال ذخیره کردن انباشته شده است.
D. نشانه ها ( یعنی، مشکلات دور ریختن و یا بهم ریختگی ) باید موجب ناراحتی یا ناراحتی یا اختلال بالینی قابل ملاحظه ای در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ، از جمله حفظ کردن محیط امن برای خود و دیگران شود. در برخی موارد ، ممکن است فقط کسانی که پیرامون آن فرد قرار دارند آشکار باشد. با این حال ، هر گونه اقداماتی برای دور انداختن اموال توسط اشخاص ثالث به سطح بالای ناراحتی منجر می شود.
ویژگی های مرتبط که تشخیص را تایید می کنند
ویژگی های متداول دیگر اختلال ذخیره کردن عبارتند از دودلی، کمال گرایی، اجتناب، طفره رفتن، مشکل برنامه ریزی و سازمان دادن تکالیف، و حواسپرتی
همچنین ذخیره کردن حیوان می تواند جلوه خاصی از اختلال ذخیره کردن باشد. اکثر افرادی که حیوانات را ذخیره می کنند، اشیای بی جان را نیز ذخیره می کنند. برجسته ترین تفاوت بین ذخیره کردن حیوان و اشیا، میزان غیر بهداشتی بودن شرایط و بینش ضعیفتر نسبت به ذخیره کردن حیوان است.
میزان شیوعهرچند به علت مخفی بودن نشانه های این بیماری، اطلاع چندان دقیقی از تعداد مبتلایان آن در دست نیست، اما با توجه به گزارشهای موجود در کشورهای مصرفی به خصوص آمریکا و اروپا، 2 تا 6 درصد از کل جمعیت به این بیماری دچار هستند. اما شکی نیست که تعداد واقعی این افراد بسیار بیشتر باشد. در مردان بیشتر از زنان می باشد که این مغایر نمونه های بالینی است که عمدتا زنان هستند و در افراد مسن 55 تا 94 ساله در مقایسه با افراد 34 تا 44 ساله تقریبا 3 برابر شایع تر است.
و...